آبهای آتشفشانی دریاچه ارومیه را نجات میدهد؟/ مرطوب نگه داشتن سطح دریاچه تنها راه نجات
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۵۰۴۱۳
بیش از ۹۵ درصد دریاچه ارومیه خشک شده این در حالی است که دولت سیزدهم برای احیای آن تلاش میکند. در این میان، برخی معتقدند که با استفاده از آبهای آتشفشانی میتوان دریاچه را نجات داد، اما عدهای اعتقاد دارند که چنین آبی وجود ندارد و فقط باید با آبیاری قطرهای سطح دریاچه را مرطوب نگه داشت.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، دریاچه ارومیه که زمانی مانند پتویی فیروزهای و پر چین از امواج به وسعتی نزدیک به ۶ هزار کیلومتر مربع میان دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی جلوهگری میکرد، اکنون توری سفید از نمک بر سر کشیده، درست است که تور سفید نشانه سفیدبختی است، اما برای این دریاچه، سیاه بختی به همراه داشت، چون همه شادابی خود را که از حجم زیاد آب و حضور پرندگان مهاجر به دست میآورد از دست داد و اکنون مانند دشتی تفت دیده به انتظار نشسته تا شاید قطره آبی به گلوی خشکیدهاش برسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر اساس آخرین گزارشها، اکنون بیش از ۹۵ درصد دریاچه ارومیه خشک شده است. با روی کار آمدن دولت یازدهم، ستاد احیای دریاچه ارومیه تشکیل شد که اجرای بندهای آن در راستای احیای دریاچه ارومیه تا سال ۱۴۰۰ بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان هزینه داشت، اما آنطور که باید موفق نبود. زمانی هم که دولت سیزدهم روی کار آمد بر احیای دریاچه تاکید کرد و اجرای آن را جزو اولویتهای خود قرار داد، اما مساله مهم و تامل برانگیز این است که آیا دریاچه ارومیه احیا میشود که نظر کارشناسان در این زمینه متفاوت است؛ برخی معتقدند که با استفاده از آبهای آتشفشانی احیای این دریاچه ممکن است، اما برخی معتقدند که چنین آبی در زیر بستر دریاچه وجود ندارد؛ بنابراین امیدی به احیا نیست و فقط باید با آبیاری قطرهای بستر دریاچه راتر نگه داشت تا با وزش باد نمک به هوا بلند نشود.
عضو هیأت مدیره انجمن مهندسی سواحل و سازههای دریایی در این باره به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: روند کاهشی سطح تراز آب دریاچه ارومیه از سال ۱۳۷۴ تاکنون بسیار شرایط ناگواری را رقم زده است و اکنون هم به رغم فعالیتهایی که ستاد احیا انجام داده بیش از ۹۵ درصد سطح آب دریاچه خشک شده است. شدت آسیب پذیری خشکزایی در دریاچه ارومیه بیشتر متوجه سواحل جنوبی، مرکزی، جنوب شرقی، جنوب غربی و بخش شمالی آن است و این موضوع نشان میدهد برنامههای ما نتوانسته به موقع برای دریاچه ارومیه موثر واقع شود.
همایون خوشروان افزود: سال ۱۳۹۲ که مجری طرح تاثیر عوامل ژئودینامیکی بر روی نوسانات سطح تراز آب دریای خزر بودم، پیشنهادی را مطرح و راهکارهایی را پیشنهاد دادم، اما بنا به دلایل و ضرورتهایی در آن زمان در اولویت قرار نگرفت. پیشنهاد من استفاده از آبهای آتشفشانی بود که زیر بستر دریاچه وجود دارد.
وی اظهار داشت: زمانی که ایجاد پل میانگذر شهید کلانتری میان دریاچه ارومیه مطرح شده بود، یک شرکت ایتالیایی مطالعات ژئوفیزیکی آن را انجام داد. در نتایج این مطالعات به وجود آبهای آتشفشانی اشاره شده بود یعنی در این گزارشها آمده بود که (دیاپیریسم) گنبدهای نمکی تحت فشار گاز و سیالات آبی در زیر سطح دریاچه ارومیه وجود دارد که منشاء آتشفشانی دارند و با اکتشاف این مخازن ارزشمند، بهره برداری از منابع آبی آنها و تزریق این آب به درون دریاچه میتوان دریاچه را خیلی سریع نجات داد، اما در آن زمان این پیشنهاد مورد استقبال قرار نگرفت و اکنون به نظر میرسد تنها راهکار نجات دریاچه ارومیه استفاده از خاستگاه آبهای آتشفشانی است که زیر بستر دریاچه ارومیه قرار دارد.
مطالعات یک شرکت ایتالیایی در راستای ایجاد میانگذر دریاچه ارومیه نشان میدهد که آبهای آتشفشانی زیر بستر دریاچه وجود دارد که میتوان از آنها برای احیای دریاچه استفاده کردوی ادامه داد: در سال ۱۳۹۲ که به دنبال سرنخهای مهمی برای طرح پژوهشی تاثیر نیروهای ژئودینامیکی بر روی بستر دریاچه و نوسانات ناشی از آن بودم، متوجه شدم دریاچه ارومیه قبل از آغاز دوره هلوسن و مقارن با آغاز آخرین عصر بین یخچالی در ۱۲۰۰۰ سال قبل همچنین در هلوسن میانی در ۴۰۰۰ سال قبل خشک شد و دوباره با تغییر شرایط آب و هوایی به بقای خود ادامه داد؛ آنجا بود که متوجه شدم دورههای خشکسالی بلندمدت نه تنها دریاچه ارومیه بلکه دریای خزر را نیز در زمان مشابه تحت تاثیر قرار داده و مجددا با شروع دورههای سیلابی سطح تراز آب آنها به حالت اول برگشت و افزایش یافت.
خوشروان اظهار داشت: همچنین با مطالعاتی که بر روی پروفیلهای لرزهای بستر دریاچه ارومیه انجام دادم به حضور سیالات گازی تحت فشار پیبردم که میتواند پتانسیل خوبی برای نفوذ آبهای آتشفشانی (ولکانیکی) به درون بستر دریاچه باشد و استحصال آنها را به عنوان یک راهکار مطرح کردم که جدی گرفته نشد و اکنون که دریاچه به سمت خشکی کامل پیش رفته است، هنوز اعتقاد دارم که میتوان با اکتشاف و اتصال آبهای آتشفشانی زیربستر دریاچه ارومیه، این حوزه رسوبی مهم را از مرگ حتمی نجات داد.
عضو هیأت مدیره انجمن مهندسی سواحل و سازههای دریایی گفت: فراموش نکنیم که بخش وسیعی از منابع آب دریاچه وان از طریق تنورههای زیرآبی و منشاء آبهای آتشفشانی تامین میشود.
بستر دریاچه ارومیه را با آبیاری قطرهای مرطوب نگه داریم
اما رییس پژوهشکده علوم زمین اعتقادی به وجود آبهای آتشفشانی در زیر بستر دریاچه ارومیه ندارد و معتقد است که دیگر راهی برای نجات دریاچه ارومیه وجود ندارد و باید به آبیاری قطرهای بستر آن اکتفا کرد تا در صورت وزش باد، گرد و غبار نمکی به هوا بلند نشود.
راضیه لک درباره وجود آبهای آتشفشانی در کف بستر دریاچه ارومیه به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: زمانی که میخواستند میانگذر دریاچه ارومیه را احداث کنند و پایهها را زدند، مشخص شد که آبی در زیر بستر وجود دارد، اما آب آتشفشانی نیست؛ همان آبهای زیرزمینی بود که از کف دریاچه به صورت چشمه وارد بستر میشد. آن زمان سطح آب زیرزمینی بالا بود؛ از این رو وارد بستر دریاچه میشد. یک قانون کلی درباره تامین آب دریاچهها وجود دارد و این است که معمولا بخشی از آب سطحی و بخشی هم از آبهای زیرزمینی به صورت چشمه وارد دریاچه میشود که این قانون درباره ارومیه هم صدق میکرد.
رییس پژوهشکده علوم زمین افزود: زمانی که مصرف آب افزایش مییابد، سطح آب زیرزمینی کم میشود که این روند در حوضه آبریز دریاچه ارومیه هم اتفاق افتاد و باعث شد دیگر آبهای زیرزمینی به سطح دریاچه وارد نشود و عملا آبی به دریاچه نرسید البته حتی معکوس شدن این وضعیت نیز وجود دارد یعنی ممکن است که آب شور دریاچه وارد سفرههای آبی زیرزمینی شود. با این حساب، اکنون دیگر آبی برای این چشمههای زیرزمینی باقی نمانده است تا به بستر دریاچه برسد. شاید هنوز برخی از این چشمهها وجود داشته باشد، اما به حدی بی رونق و کم انرژیاند که تاثیری در میزان آب دریاچه ندارند.
لک تاکید کرد: در واقع دیگر آن چشمههایی که دبی بالایی داشتند و آب زیادی را به دریاچه میرساندند وجود ندارد و از بین رفته اند. البته این وضعیت به کاهش سطح آبخوانها در منطقه بر میگردد، چون دیگر آب اضافهای وجود ندارد که آبخوانهای حاشیه دریاچه را پرآب کنند و آب آنها وارد دریاچه شود.
وی افزود: در واقع یکی از منابع تامین کننده همه دریاچهها، چشمههایی است که در کف آنها وجود دارد و حیات آنها هم به آبخوانها بستگی دارد. اکنون بسیاری از چشمهها در دنیا با مشکل کم آبی و خشکی مواجه شدهاند، چون سطح آبخوانها پایین رفته، بارشها کم شده و عملا دیگر آبی به آبخوانها تزریق نمیشود؛ از این رو، کم آب یا خشک شدهاند. این شرایط در ارومیه نسبت به نقاط دیگر وخیمتر است و با جاهای دیگر قابل مقایسه نیست.
لک درباره آبهای آتشفشانی گفت: زمانی که یک آتشفشان فعال میشود با خودش علاوه بر گدازه، مقداری آب خارج میکند. اگر بخواهیم اینطور فکر کنیم، باید بگوییم که آب دریاها و اقیانوسها ناشی از آتشفشانهای مداوم در چهار میلیارد و ۸۰۰ میلیون سال پیش بوده است که وارد کره زمین شدهاند؛ اما چیزی به عنوان آب آتشفشانی وجود ندارد.
وی درباره احیای دریاچه ارومیه اظهار داشت: با شرایطی که دریاچه ارومیه دارد و اگر به همین روال هم پیش رود هیچ امیدی به احیای آن نیست، از نظر من سالهاست که دریاچه از بین رفته و نمکهای سطح آن به پلایا تبدیل شده است.
پلایا مهمترین حوضه رسوبی در محیط تبخیری است. پلایا حوضه رسوبی بستهای است که در پستترین نقطه بیابانی یا فرورفتگیهای طبیعی به وجود میآید. در پلایا، زهکش مشخصی وجود نداشته و شیب توپوگرافی آن نزدیک به صفر است. با اینکه در پلایا سطح آب بالا است، اما به علت اقلیم خشک و ویژگی قلیایی زیاد، پوشش گیاهی بسیار کم است یا اصلا وجود ندارد. پلایاها در فصلهای مرطوب پر آب میشوند، اما در فصل خشک، آب خود را از دست میدهند. برخی پلایاها نیز همیشه خشک هستند.
آبی به نام آب آتشفشانی وجود ندارد؛ زمانی که یک آتشفشان فعال میشود با خودش علاوه بر گدازه مقداری آب خارج میکندرییس پژوهشکده علوم زمین گفت: اینکه آب شیرین را وارد دریاچه ارومیه کردند تا حدی میتواند معنی داشته باشد؛ آن هم در حدی که نمک به هوا بلند نشود، اما اینکه بخواهیم حجم زیادی آب شیرین آن هم در شرایطی که کشور با کم آبی مواجه است را وارد یک بستر شور کنیم به نظر منطقی پشت آن وجود ندارد.
وی درباره اینکه اگر نمک سطح بستر رودخانه برداشت میشد آیا کمکی به احیای دریاچه میکرد گفت: همان زمان که ستاد احیای دریاچه ارومیه کار خود را آغاز کرده بود موضوع برداشت نمک از سطح بستر را پیشنهاد دادم، اما آن زمان فرصت کم بود و کارها باید سریع شروع میشد از سوی دیگر در فروردین ۱۳۹۸ بارشهای خوبی رخ داد و آب زیادی وارد دریاچه شد بنابراین دیگر برداشت نمک انجام نشد.
وی ادامه داد: البته ستاد احیا هم از جامعه علمی کشور کمک گرفت، اما به نظر من جامعه علمی کشور دانش کافی درباره دریاچههای شور را نداشت. درباره دریاچه شوری مانند ارومیه که گفته شود هر چه آب شیرین دارم وارد دریاچه میکنم یک سناریوی افسانهای است، از سوی دیگر با شرایط فعلی آب در کشور، چنین راهی امکان ندارد.
لک تاکید کرد: در واقع تصمیم گیران ستاد احیای دریاچه ارومیه تجربهای از دریاچههای شور نداشتند؛ برای همین تصمیم گرفتند به همان روالی که مثلا آب یک حوض خالی میشود، دریاچه را هم پر آب کنند؛ این در حالی است که دریاچه حوض آب نیست که به راحتی پر و خالی از آب شود. در این مسیر به نمکهای دریاچه، کف و بستر آن توجه نکردند؛ حتی به این موضوع هم توجه نکردند که دیگر کف دریاچه گودی ندارد تا آب را در خود نگه دارد. در این شرایط هم آبی که وارد میشود بلافاصله تبخیر میشود، البته کسی هم مقصر نبود. این برای کشور یک تجربه بود که میتوان از آن به درستی استفاده کرد. اگر الان هم دنبال این باشند که هر چه آب دارند، وارد دریاچه کنند عملا تمام آبخوانها را از بین میبرند و هیچ فایدهای هم ندارد.
وی تصریح کرد: برای احیای دریاچه باید دو سناریو یکی برای زمانهای پر آبی و دیگری برای دورههای کم آبی تعریف میشد، زمان پرآبی که همان سال ۱۳۹۸ بود که بارشهای خوبی رخ داد و، اما برای دوره کم آبی باید برنامههایی مانند اجرای آبخیزداری مورد تاکید قرار میگرفت تا آبهای موجود به سمت آبخوانها هدایت شود یعنی با این کار سطح آب در آبخوانها بالا میرفت و آب شیرین حفظ میشد. از سوی دیگر باید یک سری برنامههای ستاد مانند کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب در کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه هم اجرا میشد.
لک تاکید کرد: اکنون باید برنامه به گونهای باشد که میزان آبی که به دریاچه داده میشود در حدی باشد که فقط ریزگرد نمکی به هوا بلند نشود یعنی دریاچه را به صورت آبیاری قطرهای نگه داریم. تجربهای که در امریکا وجود دارد آنها با دریاچههای خشک شده شور این کار را انجام میدهند؛ در واقع فقط برای کنترل ریزگردهای نمکی یک سری سنسورهای هواشناسی نصب کردند و زمانی که باد شدت میگیرد خودبه خود آب را در بستر دریاچه میپاشند تا نمک به هوا بلند نشود.
وی اظهار داشت: اکنون مشکل آب در کشور به حدی است که حتی در برخی مناطق آب برای آشامیدن وجود ندارد و ارومیه هم از این شرایط جدا نیست؛ بنابراین در جایی که آب به اندازه کافی وجود ندارد، نباید همان میزان داشته را به یک تپه نمکی داد، چون فقط هدررفت آب است. این آب باید در آبخوانها ذخیره شود و برای نسل بعدی محفوظ بماند ضمن اینکه ۴۰ درصد کاهش مصرف آب در کشاورزی هم باید سریع اجرا شود.
لک با اشاره به اینکه اکنون بیش از ۹۵ درصد دریاچه خشک شده است گفت: از نظر من همه این برنامهها مانند تصفیه فاضلاب شهرهای ارومیه و تبریز و انتقال این آب به دریاچه همچنین تونل زاب به نوعی هدررفت آب است. این برنامهها باید اجرا شود، اما نه برای دریاچه ارومیه بلکه برای رفع بحران آب در کشور، زیرا شرایط منابع آبی در کشور قابل قبول نیست و در این شرایط هر چه آب وارد دریاچه شود تبخیر میشود در واقع مانند این است که روی یک میز مسطح آب بریزید؛ در این شرایط، هیچ آبی بر روی آن میز باقی نمیماند، باید آب را زیر زمین حفظ کنیم تا تبخیر نشود.
وی ادامه داد: از نظر من دریاچه پلایا شده است و هیچ کسی پلایا را به دریاچه تبدیل نمیکند، اشتباه این است که نمیدانند آن محیط رسوبی دیگر دریاچه نیست، حوض سلطان تهران هم این شرایط را دارد؛ بنابراین منطقی نیست که آب وارد آن کنیم. انگار آب را در ظرف نمک میریزیم.
گفته میشود که حجم نمک سطح دریاچه ارومیه بیش از سه میلیارد متر مکعب است که لک درباره تعیین تکلیف این حجم نمک گفت: نمک سطح دریاچه خیلی زیاد است و کندن آن هم کار بسیار بزرگی است؛ بنابراین اگر برنامهای اقتصادی برای نمک دریاچه دارند، کندن آن مقرون به صرف است، اما اگر برنامهای برای خروج آن از منطقه نداشته باشند، با انبار کردن آن در هر قسمتی از کشور مشکل دیگری مانند کانون ریزگردهای نمکی شکل میگیرد، از سوی دیگر زمانی که نمک یک دریاچه میبندد، مانند سنگ سفت میشود، اما اگر به آن چکش زده شود دیگر آن بافت سخت از بین میرود و اگر در این شرایط تعیین تکلیف نشود با وزش هر بادی به هوا بلند میشود و مشکل دو چندان میشود.
وی افزود: البته اکنون دیگر برای این کار هم دیر است، چون حتی اگر نمک را هم برداشت کنند و برنامهای اقتصادی و مقرون به صرفه برای آن داشته باشند هم امیدی به احیا نیست، چون کف دریاچه از رسوب پر شده و آبی به کف نفوذ نمیکند.
رییس پژوهشکده علوم زمین درباره وجود لیتیوم در کف دریاچه گفت: لیتیوم دریاچه ارومیه بالا نیست؛ لیتیوم آب دریاها بالاتر است. ما این همه دریا داریم و میتوانیم لیتیوم آنها را برداشت کنیم. حتی اگر هم در دریاچه لیتیوم وجود داشته باشد میتوان در آب استخراج کرد. معمولا لیتیوم را در آب استخراج میکنند، چون املاح شورابهای را از نمک نمیگیرند از آب شور میگیرند بنابراین کسی جایی را خشک نمیکند تا مثلا لیتیوم برداشت کند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: آب های آتشفشانی دریاچه ارومیه سطح دریاچه احیای دریاچه ارومیه بستر دریاچه ارومیه پژوهشکده علوم زمین آب های آتشفشانی آبیاری قطره ای بیش از ۹۵ درصد بستر دریاچه وجود ندارد وارد دریاچه سوی دیگر سطح دریاچه آبخوان ها برنامه ها ستاد احیا کف دریاچه دریاچه ها آب دریاچه آب شیرین چشمه ها دیگر آب آن زمان خشک شده نظر من کم آبی خشک شد بر روی سطح آب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۵۰۴۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دمیده شدن دوباره امید در کالبد دریاچه ارومیه/ حال خوش این روزهای نگین فیروزهای آذربایجان
دریاچه ارومیه به عنوان نگین منطقه آذربایجان پس از یک دوره خشکسالی و کاهش وسعت آبی، این روزها جان دوبارهای گرفته و امیدها برای احیای بزرگترین دریاچه داخلی ایران را زنده کرده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از آذربایجان شرقی، دریاچه ارومیه به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران، بزرگترین دریاچه آب شور در خاورمیانه و ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا، روزگاری زیستگاه ۲۱۲ گونه پرنده، ۴۱ گونه خزنده، ۲۷ گونه پستاندار، ۲۶ گونه ماهی و هفت گونه دوزیست بود، اما همچون بسیاری از رودخانهها و تالابهای کشور در پی تغییرات اقلیمی و برداشت بیرویه از حوضههای آبریز از وسعت آن کاسته شد.
دریاچه ارومیه در سال ۱۳۴۶ بر اساس مصوبه شماره یک شورای عالی حفاظت محیط زیست کشور، به عنوان منطقه حفاظت شده و طبق مصوبه شماره ۶۳ شورای عالی در سال ۱۳۵۴، به عنوان پارک ملی شناخته شد.
نگین فیروزهای آذربایجان در سال ۱۳۵۶ در زمره مناطق بینالمللی ذخیرهگاههای زیستکره جهانی به ثبت رسید و سال ۱۳۵۴ با ۱۰۲ جزیره که از سوی سازمان یونسکو ذخیرهگاه طبیعی جهان شناخته شده بود در کنوانسیون رامسر بهعنوان یکی از تالابهای بینالمللی به ثبت رسید و مؤسسه بینالمللی تالابها آن را به عنوان یکی از مهمترین زیستگاههای پرندگان معرفی کرده است.
دریاچه ارومیه جدای از تأثیرات زیستمحیطی، پیوند عمیق و ناگسستنی با احساسات و علایق مردم منطقه آذربایجان دارد، خواهرخواندگی تبریز و ارومیه را به اثبات میرساند و روزهای پرشور این دریاچه، روزهای خوش مردمان منطقه نیز خواهد بود.
طی سالهای اخیر، خشک شدن دریاچه ارومیه و تلاشهای ناکام سیاستگذاریهای زیستمحیطی، بحران خشکسالی نگین آبی آذربایجان را تبدیل به یک تهدید جدی کرده بود تا جایی که خبرهایی از مالچپاشی، استخراج نمک، تیتانیوم و لیتیوم به گوش میرسید که پس از مدتی تکذیب شد.
خشک شدن دریاچه شایعههای بزرگی با خود به همراه میآورد و اندوه خشکسالی دریاچه، به حدی جدی بود که تبدیل به یکی از دغدغههای اصلی روزمره مردم شده بود. این نگین آبی که از نظر سطح آبهای آزاد، بیستمین دریاچه جهان و به لحاظ وسعت و شوری پس از بحرالمیت قرار گرفته است، به شورهزاری هشت میلیارد تنی تبدیل شده بود که تهدیدی بزرگ برای زیستبوم منطقه بود و به خطر افتادن بهداشت و سلامتی مردم و نابودی کشاورزی را در پی داشت.
دریاچه ارومیه، پروندهای با جنبههای حقوقی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی است که بهدلیل مدیریت نادرست، حاشیههای زیادی را پشت سر گذاشته و به علت نبود اطلاعرسانی و شفافیت، با شایعات، تحلیلهای نادرست و نقدهای غیرمنصفانه زیادی مواجه بوده است.
اقدامات نرمافزاری و سختافزاری دولت، دو جنبه مکمل اقدامات پیشگیرانه خشکسالی دریاچهی ارومیه بودهاند که چالشهایی با خود به همراه داشتهاند و به نظر میرسد که اقدامات نرمافزاری در برخورد با مسئله دریاچه ارومیه باید از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
حوضه آبریز ۵۲ هزار و ۴۷ کیلومتر مربعی دریاچه ارومیه که از ۶۰ رودخانهی فصلی، دائمی و دورهای سیراب میشود در استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، کردستان و کشور ترکیه قرار دارد. استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان به ترتیب باید سالانه یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون مترمکعب، ۳۹۴ میلیون مترمکعب و ۹۵۱ میلیون مترمکعب از حقابهی دریاچه ارومیه را تأمین کنند.
رودخانههای زولاچای، نازلوچای، روضهچای، شهرچای، باراندوزچای، گدارچای، مهابادچای، سیمینهرود، زرینهرود، لیلانچای، مردقچای، صوفیچای، قلعهچای، آذرشهرچای و آجیچای تأمین کننده نیاز دریاچه ارومیه است.
ارزشهای بومشناختی اهمیت ویژهای به موجودیت دریاچه ارومیه بخشیده و احیای آن چالشی فرامنطقهای است؛ این دریاچه این روزها و پس از یک دوره طولانی خشکسالی، همزمان با بارشهای زمستانه و بهاره جان دوباره گرفته و دلشورههای مردم را تا حد زیادی با آغوش گرم آب شورش به پایان رسانده است، اما این پایان ماجرا نیست و احیای دریاچه نیازمند راهکارهای طولانی مدت است.
انسداد چاههای غیرمجاز با هدف احیای دریاچه ارومیهچاههای غیرمجاز، تهدید جدی برای آبهای زیرزمینی تلقی میشود و یکی از دلایل اصلی خشکسالی در حوضه آبریز دریاچهی ارومیه است. آمار چاههای مجاز و غیرمجاز، همواره در هالهای از ابهام به سر میبرد و تنها راه احیای منابع آبهای زیرزمینی اعمال مقررات سختگیرانه در حفر و استفاده از این چاهها است.
با توجه به اظهارات دبیر کارگروه ملی نجات دریاچهی ارومیه، ۷۳ هزار حلقه چاه غیرمجاز و ۴۰ هزار حلقه چاه مجاز در حوضهی آبخیزداری دریاچه ارومیه وجود دارد.
یوسف غفارزاده، مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان آذربایجانشرقی انسداد چاههای غیرمجاز را ضرورت احیای دریاچه ارومیه میداند و میگوید: در حوزه استحفاظی استان، ۱۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه وجود دارد که تاکنون انسداد ۸۶۵۲ حلقه چاه با هماهنگی دادستانی مرکز استان و نیروی انتظامی اجرایی شده است.
وی با اشاره به مسدودسازی ۹۱۲ حلقه چاه غیرمجاز در سال گذشته، ادامه میدهد: تاکنون ۴۶ درصد چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه با حکم قضائی مسدود شده و لازم است نسبت به مسدودسازی سالانه ۲۰۰۰ حلقه چاه غیرمجاز اقدام شود.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان آذربایجانشرقی تصریح میکند: صرفهجویی ۴۰ میلیون مترمکعبی آب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از مهر سال گذشته و بر اساس تصمیم ستاد احیای دریاچه ارومیه بوده که با قطع اضافه برداشتهای چاههای دارای کنتورهای هوشمند عملی شده است.
غفارزاده همکاری سازمان جهاد کشاورزی را در این زمینه ضروری میداند و خاطرنشان میکند: احیای دریاچه ارومیه نیازمند عملکرد جدی دستگاههای اجرایی و نظارتی با هدف مسدودسازی چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه است.
وی با اشاره نصب کنتورهای هوشمند در چاههای مجاز اطراف دریاچه ارومیه، اظهار میکند: فرهنگسازی و پرهیز از حفر چاههای غیرمجاز چه در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و چه در مناطق دیگر با هدف جلوگیری از هدررفت آبهای زیرزمینی نیازمند یک حرکت اجتماعی است تا ضریب خطر بحرانهای خشکسالی در آینده کاهش پیدا کند.
مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست نیز با اشاره به چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه، تاکید میکند: کشاورزی در این منطقه با برداشت غیرمجاز آب از منابع زیرزمینی انجام میشود و تعداد زیادی چاه غیرمجاز در این منطقه حفر شده است.
وی با اشاره به اما و اگرهای وجود چاههای مجاز، میگوید: برداشت آب توسط پمپ و ایجاد کانال برای انتقال آب به زمینهای کشاورزی در این منطقه انجام و تا حد امکان از این کار ممانعت میشود.
خط قرمز تهدید کمربند سبز اطراف دریاچهیکی دیگر از عوامل کم آب شدن دریاچه ارومیه، توسعه بی رویه بخش کشاورزی است؛ توسعه ۱۴۰ هزار هکتاری باغات استان آذربایجان غربی به جای مدیریت مصرف، روند مصرف آب در باغات استان افزایش داشته است و ۵۷ درصد منابع آبی کشاورزی توسط سه محصول سیب، یونجه و چغندرقند مصرف میشود.
مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست با ابراز نگرانی از توسعه کمربند سبز پیرامون دریاچه ارومیه، تاکید میکند: با وجود شرایط بسیار بدِ آبی و خشکسالی طی سالهای اخیر، توسعه کشاورزی در باغاتی که در اطراف دریاچهی ارومیه با بیشترین مصرف آب کمترین بهرهوری قرار دارند، ادامه داشته است.
وی اضافه میکند: وزارتخانههای ذیربط از وزارت نیرو و وزارت کشاورزی گرفته تا مردم، باید در این زمینه احساس تکلیف کنند، چراکه شرایط کنونی منجر به احیای دریاچه ارومیه نخواهد شد.
معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به ضرورت طرح رویکرد علمی در خصوص دریاچه ارومیه، اظهار میکند: وزارت کشاورزی مکلف شده است تا این موضوعات را دنبال و سند الگوی کشت را برای تمام حوضهها عملیاتی کند. وزارت نیرو نیز باید برای تأمین منابع آبی کشاورزی قانون را مدنظر قرار دهد.
ذوالجودی ادامه میدهد: وزارت کشاورزی، اولین وزارتخانهای است که تأثیرات مثبتی در حوضه آبخیزداری دریاچهی ارومیه دارد و با سیاستگذاریهای علمی باید کشاورز را به خودداری از کشت بعضی محصولات یا اجتناب از توسعه کشت تشویق کند.
وی میگوید: احیای دریاچه ارومیه به مرور زمان محقق خواهد شد و شرایط همه تالابها از جمله دریاچه ارومیه تا شش سال دیگر و به مرور بهتر خواهد شد.
وضعیت فعلی، نتیجه دو دهه غفلت استحداکثر تراز مشاهداتی دریاچه ارومیه به سال ۱۳۷۴ بازمیگردد که تراز آب دریاچه از سطح آبهای آزاد به بیش از یک هزار و ۲۷۸ متر میرسید و با مساحت ۵۷۳۰ کیلومترمربعی دریاچه و بر اساس برداشت ماهوارهای بیش از ۳۶ میلیارد مترمکعب آب در دریاچه وجود داشت.
حداقل تراز برای بقای دریاچه یک هزار و ۲۷۴ متر از سطح آبهای آزاد است که برای رسیدن به این تراز به حجمی معادل ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب نیاز است.
مالک رحمتی، استاندار آذربایجانشرقی در خصوص اهمیت احیای دریاچه ارومیه بهعنوان مسئلهای ملی، میگوید: نگاه ما برای احیای دریاچه ارومیه، رویکرد و نگاهی ملی است و با تمام توان برای احیای آن تلاش میکنیم تا با مشکلات زیستمحیطی مواجه نشویم.
وی وضعیت کنونی دریاچه ارومیه را نتیجه دو دهه غفلت میداند و عنوان میکند: احیای دریاچه زمانبر خواهد بود و در این راستا افتتاح و بهرهبرداری انتقال آب سد کانی سیب و تکمیل خط انتقال پساب تصفیهخانه تبریز که حیات تازهای به دریاچه بخشیده، عملی شده است.
استاندار آذربایجان شرقی با اشاره به لزوم شتابدهی به پروژههای در حال اجرا، تاکید میکند: تمام امکانات دانشگاههای دو استان آذربایجانشرقی و آذربایجانغربی و دانشکدههای علمی ملی پای کار است تا با بهرهمندی از خرد جمعی برای احیای دریاچه ارومیه موفقتر عمل کنیم.
رحمتی با تاکید بر مدیریت منابع آبی، اظهار میکند: با توجه به لزوم تغییر الگوی کشت، متناسب با اقلیم طبیعی و منابع آبی، کشاورزی سنتی دیگر کارساز نیست و اصلاح الگوی کشت، استفاده از آبیاریهای نوین، اصلاح بذر و استفاده از دانش و علوم روز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه باید مدنظر باشد.
سهم پایدار تبریز در تأمین حقابه دریاچه ارومیهانتقال پساب تصفیهخانهها، راهکاری پایدار برای تأمین حقابه دریاچه ارومیه است و تمرکز بر تصفیه فاضلاب در مصوبات احیای دریاچه ارومیه مورد تأکید بوده است. مطابق طرح ستاد احیای دریاچه ارومیه، ۱۲ تصفیهخانه با حجم تولید پساب ۳۰۲ میلیون و ۳۰۰ هزار متر مکعب در احیای دریاچه نقش خواهد داشت.
پسابها یا به صورت مستقیم به دریاچه سرریز میشود یا با هدف تعادلبخشی و جایگزینی منابع آب زیرزمینی استفاده میشود و یا به مصرف صنایع میرسد تا جایگزین مصرفی صنایع از رودخانهها باشد و آب رودخانهها به دریاچه منتقل شود.
محمد خانی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب آذربایجان شرقی تاکید میکند: سالانه ۸۵ میلیون مترمکعب پساب تصفیهشده شهر تبریز به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی میشود.
وی ۹۰ درصد پساب تصفیه شده تبریز را سهم دریاچه ارومیه میداند و ادامه میدهد: پساب تصفیه شده تبریز سهم بسیار ناچیزی در احیای دریاچه ارومیه دارد.
رهاسازی روزانه ۲۰ میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه ارومیهمحمدصادق معتمدیان، دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه با اشاره به بارشهای اخیر و رهاسازیهای آب سدها، میگوید: وضعیت دریاچه ارومیه رو به بهبود است.
وی تصریح میکند: تراز فعلی دریاچه ارومیه به یک هزار و ۲۷۰ متر و ۳۸ سانتیمتر رسیده است که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، افزایش هفت سانتیمتری داشته و این تراز نسبت به آغاز سال آبی جاری (اول مهر ۱۴۰۲) ۵۵ سانتیمتر بیشتر است.
دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه از افزایش ۳۵۰ کیلومترمربعی وسعت دریاچه نسبت به مدت مشابه سال گذشته خبر میدهد و اضافه میکند: وسعت دریاچه ارومیه در حال حاضر یک هزار و ۵۰۰ کیلومترمربع است.
معتمدیان خاطرنشان میکند: دریاچه ارومیه، یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون مترمکعب آب دارد که بیش از ۲۵۰ میلیون مترمکعب بیشتر از زمان مشابه سال گذشته است و ورودی آب به دریاچه ارومیه در حال حاضر ۴۱۱ مترمکعب در ثانیه است.
وی در خصوص آغاز رهاسازی آب از سدهای استان آذربایجانغربی از آذر سال گذشته، میگوید: روزانه حدود ۲۰ میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه رهاسازی میشود.
اینروزها، دریاچه ارومیه به مردم لبخند میزند و با رهاسازی آبها و حقابهها، میزبان مردم در آبهای شور خود شده است و ساکنان شهرهای دور و نزدیک برای دیدنش لحظهشماری میکنند.
سیاستهای احیای دریاچه نه به صورت موقت، بلکه باید به عنوان راهکاری مداوم و مستمر دنبال شود تا نمک بر زخمهای دریاچه نپاشند و ارومیه پناهگاه مردمی باشد که با خشکسالیاش اندوهگین و با جانگرفتنش سرزنده میشوند و به ساحلش پناه میآورند.
چنانچه سیاستهای فعلی که منجر به احیای دریاچه شده است، ادامه نداشته باشد، باز هم خشکسالی و دیگر تهدیدات زیستمحیطی گریبانگیر منطقه آذربایجان خواهد بود و زخمهای بیشمار بر تن عریان دریاچه ارومیه خواهد نشست.
کد خبر 743948